دلقک نویس

دلقک وارانه بیاندیشید

دلقک نویس

دلقک وارانه بیاندیشید

کریم خوانم میرید

امروز تو ایستگاه منتظر بودم ون بیاد سوار شم برم راننده تاکسی عم بغلم نشسته بود منتظر بود تاکسیش پر شه بره
یه شعر و هعی با خودش زمزمه میکرد
من درست نفهمیدم ولی مضمونش این بود که
می خوام دیگه نرینم که روی عن و نبینم
خوشمزه بازیم گل کرد گفتم آقا کریم خوانم میرید
گفت نه داداش ماشینای کریم خان اونطرفن
دیگه ترسیدم بش بگم
کریم خانم که کریم خان بود میرید تو که دیگه عنی نیستی که میخوای نرینی ...

نظرات 5 + ارسال نظر
همین 1391/01/22 ساعت 19:27

کی گفته عنی نیس؟
ولی کریم خانم میرید خوب بود!

نه عن نبود از قیافه اش معلوم بود از اون باحالا بود :ی

:))))))))

:))

رضا 1391/01/24 ساعت 14:08 http://fcuk.blogsky.com

درگیره تیریپتم عمو پوریا

کدوم رضایی ؟
خیلی وقته از لفظ عمو پوریا استفاده نمی کنم...

رضا 1391/01/29 ساعت 00:26 http://fcuk.blogsky.com

بابا منم رضا
یعنی منم رضا دیگه

آها
آقا مخلصیم
شرمنده تاریک بود سیبیلاتو ندیدم

رضا 1391/01/29 ساعت 22:43 http://fcuk.blogsky.com


یعنی کلا" رتته؟
یا یخورده رتته؟

تــــــــــــــــــــــــــــــــــر در این حد

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد